Tuesday, 24 March 2015

احمد شهید: ۷۵۳ نفر در سال گذشته میلادی در ایران اعدام شده‌اند

احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران، گزارش خود از وضعیت حقوق بشر در این کشور را به شورای حقوق بشر سازمان ملل تقدیم کرد. براساس این گزارش در سال ۲۰۱۴ میلادی ۷۵۳ نفر در ایران اعدام شده‌اند.
گزارش احمد شهید درباره وضعیت حقوق بشر در ایران در سال ۲۰۱۴ به شورای حقوق بشر سازمان ملل ارائه شد.
بر اساس این گزارش در سال ۲۰۱۴، در ایران ۷۵۳ نفر اعدام شده‌اند و تنها در ۱۰ هفته اول سال ۲۰۱۵ نیز ۲۵۲ نفر به دار آویخته شده‌اند. همچنین حداقل ۱۳ مجرم زیر ۱۸ سال نیز در سال ۲۰۱۴ اعدام شده‌اند.
اکثریت این افراد به دلیل جرایمی که طبق قوانین بین‌المللی جزو جرايم سخت شناخته نشده و مستوجب اعدام نیستند، محکوم به مرگ شده‌اند.
طبق قوانین جمهوری اسلامی مجازات حمل و قاچاق مواد مخدر اعدام است در حالی که این جرايم طبق قوانین بین‌المللی جزو جرائم مستوجب اعدام شناخته نمی‌شوند.
تعقیب و آزار کنشگران مدنی
گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران در گزارش خود تصریح کرده که جمهوری اسلامی همچنان به تعقیب، دستگیری و اذیت و آزار اعضای جامعه مدنی ادامه می‌دهد.



این در حالی است که دولت ایران همواره ادعا می‌کند روزنامه‌نگاران، وکلا یا فعالان مدنی را به دلیل فعالیت شغلی‌شان بازداشت نکرده، بلکه به جرم اقدام علیه امنیت ملی آنان را زندانی می‌کند.
بر اساس گزارش احمد شهید بین سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ نهادهای حقوق بشری خواستار رفع حصر میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی و نیز تعداد دیگری از روزنامه‌نگاران، وکلا، کشیشان مسیحی و فعالان دانشجویی شده بودند، اما از میان این افراد همچنان بیش از ۳۰ روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس، ۱۰۰ بهایی و ۹۲ مسیحی در ایران زندانی هستند.
این گزارش همچنین حاکی است که تنها در سال ۲۰۱۴ تعداد ۶۹ نوکیش مسیحی دستگیرشده و به مدت ۲۴ ساعت بازداشت شده اند. بیشتر این افراد، رهبران کلیساهای خانگی بوده‌اند









خشایار دیهیمی به خامنه‌ای : نمی‌توانم شاهد بدبختی مردم به خاطر هوا و هوس تو باشم

تقاطع: خشایار دیهیمی، نویسنده و مترجم شناخته‌شده‌ی حوزه‌ی فلسفه‌ی سیاسی در ایران در نامه‌ای کوتاه اما شدیداللحن، علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی را مورد خطاب قرار داده و نوشته که او «نباید آمال هفتاد میلیون نفر را به پای غرور و کین‌توزی شخصی‌اش قربانی کند
آقای دیهیمی که از جمله روشنفکران لیبرال ایران به شمار می‌رود، در این نامه سرگشاده که آن را «مصاف مستقیم-سخن آخر» نام نهاده، نوشته است:

«آقای خامنه‌ای! تا کنون با نوکرانت و مزدورانت حرف زده‌ام. و شاید خیال کرده‌ای که شهامت حرف زدن مستقیم با تو را ندارم. کور خوانده‌ای. شهروند نمی‌ترسد. تازه به آن خدایی که خدای من است قسم می‌خورم که حتی به فکر عاقبت تو هم هستم. نمی‌توانی و نباید آمال هفتاد میلیون نفر را به پای غرور و کین‌توزی شخصی‌ات قربانی کنی. من از خارج از کشور نمی‌نویسم. من همین‌جایم. در محضر مزدورانت. اما با همه‌ی اعتدالم و دندان به جگر فشردنم، دیگر نمی‌توانم شاهد بدبختی مردم به خاطر هوا و هوس تو باشم. من برانداز نیستم. تو براندازی. تو نوکری. من آزاده‌ام. مزدورانت را بفرست. زیر شکنجه می‌میرم. اگر قانون سرت می‌شود من تو را به محکمه می‌خوانم. تا از محکمه کی سر بلند آید بیرون. نمی‌توانم دیگر این همه خفت و دروغ را تحمل کنم. مرد میدانی اگر، بیا. وگرنه‌‌ همان مزدورانت را بفرست سراغ من هم. فرزندان پاک‌اندیشم در بندند. چه باک.. یکی به آن‌ها اضافه کن. گرچه پیرم و دوام نمی‌آورم اما سخنم باید با عملم یکی باشد. جز خیر و صلاح مردم نخواستم و فرای قانون سخنی نگفتم.. به خلاف تو. نام و نشانم معلوم و منتظر مزدورانت… والسلام»
این نویسنده‌ی ۶۰ ساله پیش‌تر نیز در مهرماه گذشته در نامه‌ی سرگشاده‌ی دیگری خطاب به صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی، به سخنان تهدیدآمیز او درباره‌ی رسانه‌هایی که فساد را پیگیری می‌کنند، واکنش نشان داده بود.
خشایار دیهیمی در بخشی از آن نامه نوشته بود: «تو تهدید هم می‌کنی؟ از تو بزرگ‌تر‌هایش در طول تاریخ، لاف‌های بزرگ‌تر زده‌اند. اما عاقبت‌شان را دیده‌ایم. من از قانون سخن می‌گویم. از‌‌ همان چیز فراموش شده در این مملکت. اگر راست می‌گویی به قانون و به همین گزافه‌گویی‌ات عمل کن. من تو را به دادگاه تحت امرت به حکم قانون اساسی فرا می‌خوانم. بیا در دادگاهی علنی حاضر شو و به اتهاماتی که یک شهروند یک‌-لا-قبا متوجه تو می‌داند جواب بده. وگرنه من که می‌دانم تو کهریزک‌ها داری. گمان مبر که شهامت مدنی مرده است. نه از تو می‌ترسم نه از لاف و گزافت
درود بیکران بر چنین انسان ازاده ایی که حرف حق را میگوید

همه ما باید از خشایار دیهیمی و اندیشه‌ اش دفاع کنیم. زنده باد آزادی .مرگ بر جمهوری اسلامی.

مطهری: معنی ندارد چون نظر ولی فقیه است، کسی حرف نزند






علی مطهری، نماینده تهران در مجلس، می‌گوید که اگر کسی نظری مخالف نظر رهبر جمهوری اسلامی داشته باشد باید بتواند حرفش را بیان کند. همچنین به گفته این نماینده از سال ۸۸ «فضا خیلی بسته شد».
 
آقای مطهری در مصاحبه‌ای با ویژه‌نامه نوروزی هفته‌نامه مثلث گفت: «این معنی ندارد که چون نظر ولی فقیه است دیگر کسی نتواند حرف بزند.»
 
در این مصاحبه که در وب‌سایت جام‌نیوز بازنشر شده، وی تصریح کرد: «زمان حضرت امیر هم ایشان صحبت می‌کرد یک عده بلند می‌شدند اعتراض می‌کردند. باید انتقاد در کشور عادی شود، اتفاقا جایگاه نظام و رهبری با این روش بالا می‌رود.»
 
آقای مطهری پیش از این نیز بار‌ها خواستار امکان مطرح شدن انتقاد‌ها از رهبر جمهوری اسلامی شده است.
از جمله وی در آذرماه سال ۹۳ در دانشگاه مشهد گفته بود که هیچ اشکالی ندارد که کسی برخی نظرات رهبر جمهوری اسلامی را قبول نداشته باشد.
 
وی تاکید کرده بود که «عده‌ای از اطرافیان می‌خواهند القا کنند که یک بتی بسازیم و همه دور او بچرخیم، در حالی که این طور نیست».
در واکنش به این سخنان، احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد، گفته بود: «مقابله با ولی فقیه و رویارویی با او، مبارزه و رویارویی با شخص پیغمبر است، حتی اگر برخوردکننده مسلمان و شیعه و معتقد به وحی و امامت و نبوت باشد.»
 
«مطبوعات می‌ترسند به خیلی از مسائل وارد شوند»
آقای مطهری در بخش دیگری از مصاحبه خود گفت که در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی، رئیس جمهور اسبق ایران، وضع آزادی بیان بهتر بود و راحت‌‌تر می‌شد از رئیس جمهور انتقاد کرد.
وی اضافه کرد: «تحمل آقای احمدی‌نژاد نسبت به انتقاد خوب و قابل قبول بود.»
این نماینده مجلس فضای آزادی بیان تا سال ۸۸را «قابل قبول» دانست و گفت که از سال ۸۸فضا «خیلی بسته شد» و این شرایط تا امروز نیز ادامه دارد.
به گفته آقای مطهری، فضای آزادی بیان در دولت حسن روحانی نیز «بسته» است و «خوب نیست».
وی اضافه کرد: «مطبوعات می‌ترسند به خیلی از مسائل وارد شوند... قرار بر چنین اتفاقی نبود که کسی نتواند اظهارنظر کند.»
آقای مطهری روز پنج‌شنبه، ۹ دی ۹۳، نیز گفته بود که «فضای آزادی بیان» در دولت حسن روحانی نسبت به دولت سابق محدود‌تر و «خودسانسوری» رسانه‌‌ها بیشتر شده است.
وی دلیل افزایش «خودسانسوری» در کشور را ترس رسانه‌ ها از توقیف و لغو امتیاز و همچنین «افزایش فشار» به دولت حسن روحانی نسبت به دولت قبل دانسته بود.
«وزارت ارشاد باید ایستادگی کند»
آقای مطهری در این مصاحبه همچنین در واکنش به سخنان احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد، درباره موسیقی گفت: «نمی‌توانیم برای یک منطقه خاص قانون خاص در نظر بگیریم. کشور ما که حکومت فدرالی ندارد.»
وی اضافه کرد: «اگر موسقی مصداق غنا نباشد هیچ فرقی نمی‌کند در تهران نواخته شود یا مشهد. نباید بیش از آن چه اسلام محدودیت ایجاد کرده، محدودیت ایجاد کنیم... به نظرم وزارت ارشاد باید اینجا ایستادگی کند.»
احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد، هشتم اسفند ۹۳ برگزاری کنسرت موسیقی را «مطرب‌بازی و ولنگاری» دانسته و گفته بود که چون تمام شهر مشهد حرم امام هشتم شیعیان است، برگزاری کنسرت در این شهر «مطرب‌بازی» در حرم او به حساب می‌آید.
«روحانیت باید استقلال خود را حفظ کند و دولتی نشود»
آقای مطهری در این مصاحبه همچنین گفت: «شهید مطهری تأکید دارد که روحانیت باید استقلال خود را حفظ کند و دولتی نشود. روحانیت شیعه در طول تاریخ مستقل بوده ... و نباید دولتی شود.»
در سال‌های گذشته دخالت حکومت جمهوری اسلامی در امور حوزه‌های علمیه موجب انتقاد برخی از مراجع تقلید منتقد حکومت شده است.
از جمله پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، آیت‌الله بیات زنجانی، از مراجع تقلید قم، در پیامی ابراز امیدواری کرد که دولت آقای روحانی «حافظ استقلال حوزه، به ویژه نهاد مرجعیت، از روزمرگی قدرت و سیاست باشد».
حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، نیز شامگاه چهارشنبه، ۶ اسفند ۹۳، در جمع تعدادی از روحانیون در شهر قم گفته بود که «اگر حوزه‌های علمیه استقلال خویش را از دست دهند دیگر نمی‌توانند انتظار مردم و جامعه را برآورده کنند».
این در حالی است که آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در سال ۸۹ در سفری به شهر قم بدون بر زبان آوردن نامى، از کسانى که به گفته او به نام استقلال در پى قطع کردن رابطه حوزه و نظام جمهوری اسلامی هستند انتقاد کرده بود.

Tuesday, 17 March 2015

جمهوری اسلامی ایران؛۷۰ درصد زیرخط فقر، يك سوم فقر شدید


با توجه به مطالعات استاندارد بین‌المللی از درآمد و نیازهای اساسی افراد و نرخ تورم، هرکسی که درآمد روزانه معادل ۲ دلار داشته باشد جزو خانوار‌هایی که زیرخط فقر هستند، محسوب می‌شود. مطالعات انجام شده از وضع معیشتی مردم در جمهوری اسلامی ایران و مقایسه درآمد افراد با نرخ احتیاجات اساسی مانند خوراک، پوشاک، آموزش و بهداشت با احتساب نرخ تورم، افزایش قیمت‌ها، کاهش قیمت ریال و همچنین شمار بالای بیکاران تحصیل‌کرده نشانگر آن است که قسمت اعظم مردم ایران(ساکن در جغرافیای سیاسی ایران) با وجود دارا بودن این کشور از منابع طبیعی فراوان مانند نفت و گاز، زیر خط فقر هستند. دلایل آن چه می‌تواند باشد؟
در آخرین مطالعات انجام شده درباره هزینه‌های زندگی یک خانوار ایرانی که از ۴ نفر تشکیل می‌شود و آن هم با احتساب قیمت متوسط کالا‌ها و مواد دیگر مشخص شده که هزینه معیشتی هر خانوار (۴ نفر) ماهیانه حدود ۲۱ میلیون و ۴۴۷ هزار ریال است، همچنین با احتساب بالا‌ترین قیمت‌ها مشخص شده که هزینه معیشتی هر خانوار (۴ نفر) ماهیانه حدود ۲۵ میلیون و ۹۴۴ هزار و ۹۹۱ ریال است. از سوی دیگر، در این مطالعه آمده است که روزانه متوسط هزینه معیشتی هر خانوار که از ۴ نفر تشکیل می‌شود حدود ۷۱۴ هزار و ۹۱۱ ریال و بالا‌ترین هزینه‌ها در حدود ۸۶۴ هزار و ۸۳۲ ریال برآورد شده است، کما اینکه حداقل هزینه‌ها ۵۶۷ هزار و ۸۷۵ ریال نیز برآورد شده است. با این حال، چنانچه ارزش قیمت یک کالای معیشتی مساوی ۴۰ درصد باشد، حداقل دستمزد سالیانه برای سال نود و چهار ۱۶ میلیون و ۲۰۰ هزار ریال خواهد بود.
بنابه تعریف سازمان بین المللی کار (ILO) برای خط فقر، که مورد تایید مرکز آمار ایران قرار گرفته آمده است، هر کسی که روزانه کمتر از ۲ دلار دستمزد دارد، زیر خط فقر قرار محسوب می‌شود. بر اساس این تعریف، خانواری که از ۴ نفر تشکیل می‌شود و دستمزد ماهیانه آن از ۲۴۰ دلار آمریکا کمتر باشد آن خانوار زیر خط فقر زندگی می‌کند و در وضعیت بد معیشتی قرار دارد. در واقع این محاسبه نشان می‌دهد، اکثر مردم ایران با فقر دست و پنجه نرم ‌می‌کنند.
با توجه به حداقل دستمزد ماهیانه که معادل ۲۴۰ دلار، و هر دلار معادل ۲۸۰۰ تومان، هر کسی که در ایران دستمزد آن کمتر از ۶۷۲ هزار تومان باشد، زیر خط فقر قرار دارد. البته، این در حالی است که در ایران، برای سال جاری حداقل دستمزد و حقوق معادل ۶۰۹ تومان تعیین شده است، شایان ذکر است که این مقدار دستمزد برای عامه مردم ایران اعم از کارکنان دولت و کارگران اعمال شده است. حال با اضافه نمودن میلیون‌ها نفر از بیکاران موجود در کشور نتیجه می‌گیریم که اکثر مردم ایران زیر خط فقر زندگی می‌کنند.
در این خصوص، بسیاری از مقامات سیاسی و ناظران اقتصادی جمهوری اسلامی به این بحران اشاره کردند. «محمد اسماعیل سعیدی» عضو کمیته اجتماعی مجلس شورای اسلامی ایران درباره وضع بازنشستگان در این کشور گفته است: «۵۰ درصد از بازنشستگان زیر خط فقر زندگی می‌کنند» و اضافه نمود که اصرار نمایندگان مجلس برای بالا بردن حقوق بازنشستگان در دولت به موازات بالا بودن نرخ تورم اقتصادی است. زیرا در مواد قانون آمده است که بر اساس بالا بودن نرخ تورم باید حقوق سالیانه بازنشستگان افزایش یابد. کما اینکه به نقل از رئیس مرکز آمار ایران، هر کسی دستمزد ماهیانه کمتر از ۱ میلیون و ۸۲۲ هزار ریال داشته باشد، زیر خط فقر زندگی می‌کند.
با مقایسه دستمزد کارگران با نرخ تورم و افزایش هزینه‌های معیشتی در ایران بوضوح وضعیت دردناک این طبقه محروم جامعه دیده می‌شود و نشانگر این مساله است که عامه مردم این کشور زیر خط فقر قرار دارند. کما اینکه این وضعیت تجسمی از واقعیت موجود در ایران را بازگو می‌کند و مطابق با استاندارد‌های بین المللی و اظهارات مقامات سیاسی ایران نیز است. در این خصوص دبیر کل کانون عالی شوراهای اسلامی ایران، «رحمت الله ‌پورموسی» گفته است: ۷۰ درصد از کارگران ایران زیر خط فقر زندگی می‌کنند و افزود: ۱۹۹۷۴کارگر به دلیل حوادث ناشی از وضعیت سخت کاری که ساعات کاری آن‌ها بیش از حد متعارف بوده جان خود را از دست داده‌اند. «پور موسی» در رابطه با پایین بودن دستمزد و همچنین قدرت خرید کارگران گفته است: نگرانی اصلی کارگران جز تلاش آن‌ها برای تامین زندگی روزمره بیش نیست. چرا که بسیاری از کارگران توانایی تامین نیازهای معمولی زندگی روزانه را ندارد. ايشان نيز افزود: بیش از ۵۰ درصد از درآمد کارگران صرف هزینه‌های بهداشت و مسکن می‌شود. به همین خاطر قدرت خرید کارگران در ایران به نسبت ۷۳ درصد کاهش یافته است.
بر اساس آنچه که بالا ذکر شده می‌توان گفت، بیش از ۷۰ درصد مردم ایران (بی‌سواد‌ها، با‌سواد‌ها، کارمندان و بیکاران) با وجود منابع طبیعی سرشار از قبیل نفت و گاز، همچنان زیر خط فقر قرار دارند و بیش از يک سوم مردم این کشور از فقر شدید رنج می‌برند. از سوی دیگر، بیش از نیمی از مردم به نوعی با بیماری‌های اجتماعی و مشکلات ناشی از آن، علی الخصوص اعتیاد به مواد مخدر و تجارت آن و جرایم ناشی از این پدیده سروکار دارند. این وضعیت بوضوح تایید کننده نظریه آن تعداد از ناظران که معتقدند رژیم کنونی ایران در مدیریت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشوری ناکارآمد بوده و در واقع شکست خورده است.
کما اینکه استانداردهای بین المللی برای پدیده فقر و فقر شدید تعریف جدا گونه در نظر گرفته است. فقر شدید را به معنای رسیدن انسان به نیاز مبرم و بیچارگی که او را مجبور به سرپیچی از قانون و اعمال تخلف می‌کند تا از این راه امرار معاش نماید، می‌داند.
بنابراین، این وضع برای جوامع بشری بسیار خطرناک است و امنیت کشور‌ها را به خطر می‌اندازد. از سوی دیگر، این امر موجب می‌شود بسیاری از مجرمان پرورش یابند و انواع باندهای سرقت و قاچاق شکل گیرند که در این باره و بر اساس اظهارات مشاور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی «بایزید مردوخی» آمده است: ۱۰درصد جمعیت کشور زیر خط فقر شدید هستند که در برنامه‌های پنج ساله باید به محروم‌ترین گروه‌ها بپردازیم. ما امکانات زیادی نداریم تا به همه آرمان‌های خود طی پنج سال دست یابیم بنابراین در حوزه زنان به ناچار باید به محروم‌ترین و نیازمند‌ترین قشر آنان توجه کنیم، به خصوص خیلی از زنان در شهرهای مختلف فراری هستند و این امر نگران کننده است.


پرواز دوباره هواپیمای آنتونوف خیانت به مردم ایران است

یک نماینده مجلس شورای اسلامی ایران نسبت به استفاده دوباره  از هواپیمای آنتونوف موسوم به «ایران ۱۴۰» هشدار داده است.
«علی نعمت چهاردولی» به خبرگزاری «خانه ملت» گفته «پرواز دوباره هواپیمای آنتونوف، خیانت به مردم ایران است.»
اظهارات این نماینده مجلس در واکنش به صدور مجوز پرواز دوباره هواپیمای ایران ۱۴۰ است.
هواپیماهای آنتونوف که با نام «ایران ۱۴۰» مونتاژ می شود، تا کنون چندین بار سقوط کرده اند که آخرین مورد آن مردادماه امسال در شهرک آزادی نزدیک فرودگاه مهرآباد تهران بود.
پس از این حادثه، حسن روحانی دستور توقف پرواز های این هواپیما در ایران را صادر کرده بود. 

مهاجمان شیراز مثل اعضای داعش و طالبان شست‌و‌شوی مغزی شده بودند

معی از خانواده های شهدای انقلاب اسلامی و واقعه هفتم تیر با حضور در منزل علی مطهری، نماینده مردم تهران، به دلجویی از او پرداختند.
به گزارش کلمه، علی مطهری در این دیدار، با هشدار نسبت به سرایت بیماری خارجی گری و قشری گری به انقلاب اسلامی، تصریح کرد که حمله کنندگان به وی، همانند اعضای داعش و طالبان شست و شوی مغزی شده بودند.
وی تصریح کرد: به نظر من به کاری که می‌کردند معتقد بودند و با آن جدیت که به من حمله می‌کردند انگار که من یک فرد مهدور الدم هستم. گویی نتانیاهو وارد شیراز شده بود و اصلا باور نمی‌کردم. انگار به قصد کشتن من آمده بودند و نزدیک بود آنجا تلف شوم. 
تن سخنان علی مطهری در این دیدار که در وب سایت وی منتشر شده، به همراه تصاویر سایت جماران از حضور خانواده شهدای انقلاب و هفتم تیر در منزل این نماینده مردمی، در ادامه می آید:
‌ ‌
این که تشریف می‌آورید، برای ادامه فعالیت‌ها و اهداف ما موجب دلگرمی است. ما و شما که به انقلاب علاقه داریم و دل‌هایمان برای آینده انقلاب می‌سوزد، شاید حکم مادری را داریم که مادری غیر واقعی مدعی فرزند اوست و طرف مقابل به ظاهر برای انقلاب دل می سوزاند. به تعبیر شهید مطهری، یکی از آفت‌های یک نهضت اجتماعی، رخنه فرصت‌طلب‌هاست یعنی پس از پیروزی یک حرکت اجتماعی و فکری، افرادی با شعارهایی تندتر از شعارهای اولیه ابتکار عمل را به دست می‌گیرند و انقلابیون اولیه را به حاشیه می‌رانند و مردم را فریب می‌دهند. و این تا حدی برای انقلاب ما در حال رخ دادن است به طوری که افرادی که نه شناسنامه مشخص دارند و نه سابقه درستی در انقلاب دارند و حتی شناخت درستی از آرمانهای انقلاب اسلامی ندارند بخشی از جریان را به دست گرفته‌اند. مثل انقلاب مشروطیت که یک جریان دیگر آمد و انقلابیون اولیه مثل ستارخان و باقرخان را به حاشیه راندند و آنها در غربت از دنیا رفتند. البته این اتفاق برای انقلاب ما رخ نداده و اصل ولایت فقیه یک مانع جدی برای تحقق این امر است. ولی این اصل هیچ تکلیفی را از ما ساقط نمی‌کند و هرکسی در حد خودش مسئولیت دارد که با انحرافات و آسیبهای انقلاب مبارزه کند. چون ولی‌فقیه نظارت کلی دارد که جامعه از مسیر اسلام خارج نشود و وارد جزئیات نمی‌شود مگر اضطراراً.
من احساس می‌کنم که یک بیماری در انقلاب ما پیدا شده شبیه بیماری خارجی‌گری و قشری‌گری که در زمان امیرالمومنین(ع) پدید آمد و ایشان تعبیر به بیماری هاری کرده‌اند که به سرعت به دیگران سرایت پیدا می‌کند. امام علی علیه‌السلام فرمود: من بودم که چشم این فتنه را درآوردم و غیر از من احدی جرئت این کار را نداشت، چون آنها ظاهری اسلامی داشتند. به تعبیر شهید مطهری یک عده زاهد نادان ابزار دست منافقان زیرک می‌شوند و مصلحان جامعه را کنار می‌زنند. اینها با ظاهر اسلام و مذهب وارد می‌شوند و تشخیص انحراف آنها برای مردم مشکل است.
در شیراز هم که این اتفاق افتاد، افرادی بودند که به نظر من به کاری که می‌کردند معتقد بودند و با آن جدیت که به من حمله می‌کردند انگار که من یک فرد مهدور الدم هستم. گویی نتانیاهو وارد شیراز شده بود و اصلا باور نمی‌کردم. انگار به قصد کشتن من آمده بودند و نزدیک بود آنجا تلف شوم.
ما باید یک تحلیل روانی، اجتماعی و اخلاقی بکنیم چون ممکن است اینپدیده در شهرهای دیگر هم وجود داشته باشد. این افراد مثل اعضای داعش و طالبان که از سر اعتقادشان بمب به خود می‌بندند و منفجر می‌کنند، شستشوی مغزی داده شده‌اند. من مطمئنم اگر یک ساعت با اینها صحبت کنیم بر می‌گردند. اینها برای آینده انقلاب مشکل سازند. روحانیت برای بیداری آنها وظیفه دارد. کارهای فکری و اعتقادی کمتر شده و آموزشها بیشتر سیاسی شده است. مردم دیگر علاقه و حوصله شرکت در جلسات فکری مانند قبل از انقلاب را کمتر دارند. اگر این امر تحقق می‌یافت و جدی برگزار می‌شد، این مشکلات نبود. همه چیز بر اساس احساسات و هیجان شده است. دانشجویان هم تمایل زیادی به جلسات فکری ندارند و زود می‌خواهند وارد مسائل سیاسی شوند، ‌لذا عمق فکری پیدا نمی‌کنند و ممکن است به عنوان ابزار دست قدرت‌پرستان مورد استفاده قرار گیرند.
این افرادی که به من حمله کردند، اصلا نمی‌دانند که من چه می‌گویم و چه می‌خواهم. حتی دشنام‌هایی می‌دادند که به شخص شهید مطهری برمی‌گشت. باید کاری کنیم که فضا عوض شود. اینها یک کتاب شهید مطهری را هم نخوانده‌اند. در مجلس حدود ۷۰ نفر هستند که با بنده هم‌عقیده‌اند ولی جرئت بیان نظرات خود را ندارند. این کتاب «آینده انقلاب اسلامی ایران»شهید مطهری را هر سپاهی، بسیجی و هر امام جمعه‌ای بخواند. این حالت تظاهر و نفاق که در جامعه ایجاد شده است و این حالتی که در برخی زمینه‌ها نمی‌گذارند کسی آزادانه حرفش را بزند یک بیماری بزرگ است و همه مسئولیت دارند و نباید مایوس شد. الآن در شیراز دست آن گروه فشار که توسط مقامات رسمی نظامی و غیرنظامی سازماندهی شده‌اند رو شده و در اثر پیگیریها یک فضای رعب و وحشتی بر آنها حاکم شده است.
مطهری در پاسخ به سوال خبرنگار جماران مبنی بر اینکه آیا این ماجرا را پیگیری می‌کنید؟ از نظر حقوقی یا حقیقی؟ این‌گونه پاسخ داد: بله، از هر دو نظر و از طریق وزارت کشور و دادگستری پیگیری می‌کنیم.