با توجه به مطالعات استاندارد بینالمللی از درآمد و نیازهای اساسی افراد و نرخ تورم، هرکسی که درآمد روزانه معادل ۲ دلار داشته باشد جزو خانوارهایی که زیرخط فقر هستند، محسوب میشود. مطالعات انجام شده از وضع معیشتی مردم در جمهوری اسلامی ایران و مقایسه درآمد افراد با نرخ احتیاجات اساسی مانند خوراک، پوشاک، آموزش و بهداشت با احتساب نرخ تورم، افزایش قیمتها، کاهش قیمت ریال و همچنین شمار بالای بیکاران تحصیلکرده نشانگر آن است که قسمت اعظم مردم ایران(ساکن در جغرافیای سیاسی ایران) با وجود دارا بودن این کشور از منابع طبیعی فراوان مانند نفت و گاز، زیر خط فقر هستند. دلایل آن چه میتواند باشد؟
در آخرین مطالعات انجام شده درباره هزینههای زندگی یک خانوار ایرانی که از ۴ نفر تشکیل میشود و آن هم با احتساب قیمت متوسط کالاها و مواد دیگر مشخص شده که هزینه معیشتی هر خانوار (۴ نفر) ماهیانه حدود ۲۱ میلیون و ۴۴۷ هزار ریال است، همچنین با احتساب بالاترین قیمتها مشخص شده که هزینه معیشتی هر خانوار (۴ نفر) ماهیانه حدود ۲۵ میلیون و ۹۴۴ هزار و ۹۹۱ ریال است. از سوی دیگر، در این مطالعه آمده است که روزانه متوسط هزینه معیشتی هر خانوار که از ۴ نفر تشکیل میشود حدود ۷۱۴ هزار و ۹۱۱ ریال و بالاترین هزینهها در حدود ۸۶۴ هزار و ۸۳۲ ریال برآورد شده است، کما اینکه حداقل هزینهها ۵۶۷ هزار و ۸۷۵ ریال نیز برآورد شده است. با این حال، چنانچه ارزش قیمت یک کالای معیشتی مساوی ۴۰ درصد باشد، حداقل دستمزد سالیانه برای سال نود و چهار ۱۶ میلیون و ۲۰۰ هزار ریال خواهد بود.
بنابه تعریف سازمان بین المللی کار (ILO) برای خط فقر، که مورد تایید مرکز آمار ایران قرار گرفته آمده است، هر کسی که روزانه کمتر از ۲ دلار دستمزد دارد، زیر خط فقر قرار محسوب میشود. بر اساس این تعریف، خانواری که از ۴ نفر تشکیل میشود و دستمزد ماهیانه آن از ۲۴۰ دلار آمریکا کمتر باشد آن خانوار زیر خط فقر زندگی میکند و در وضعیت بد معیشتی قرار دارد. در واقع این محاسبه نشان میدهد، اکثر مردم ایران با فقر دست و پنجه نرم میکنند.
با توجه به حداقل دستمزد ماهیانه که معادل ۲۴۰ دلار، و هر دلار معادل ۲۸۰۰ تومان، هر کسی که در ایران دستمزد آن کمتر از ۶۷۲ هزار تومان باشد، زیر خط فقر قرار دارد. البته، این در حالی است که در ایران، برای سال جاری حداقل دستمزد و حقوق معادل ۶۰۹ تومان تعیین شده است، شایان ذکر است که این مقدار دستمزد برای عامه مردم ایران اعم از کارکنان دولت و کارگران اعمال شده است. حال با اضافه نمودن میلیونها نفر از بیکاران موجود در کشور نتیجه میگیریم که اکثر مردم ایران زیر خط فقر زندگی میکنند.
در این خصوص، بسیاری از مقامات سیاسی و ناظران اقتصادی جمهوری اسلامی به این بحران اشاره کردند. «محمد اسماعیل سعیدی» عضو کمیته اجتماعی مجلس شورای اسلامی ایران درباره وضع بازنشستگان در این کشور گفته است: «۵۰ درصد از بازنشستگان زیر خط فقر زندگی میکنند» و اضافه نمود که اصرار نمایندگان مجلس برای بالا بردن حقوق بازنشستگان در دولت به موازات بالا بودن نرخ تورم اقتصادی است. زیرا در مواد قانون آمده است که بر اساس بالا بودن نرخ تورم باید حقوق سالیانه بازنشستگان افزایش یابد. کما اینکه به نقل از رئیس مرکز آمار ایران، هر کسی دستمزد ماهیانه کمتر از ۱ میلیون و ۸۲۲ هزار ریال داشته باشد، زیر خط فقر زندگی میکند.
با مقایسه دستمزد کارگران با نرخ تورم و افزایش هزینههای معیشتی در ایران بوضوح وضعیت دردناک این طبقه محروم جامعه دیده میشود و نشانگر این مساله است که عامه مردم این کشور زیر خط فقر قرار دارند. کما اینکه این وضعیت تجسمی از واقعیت موجود در ایران را بازگو میکند و مطابق با استانداردهای بین المللی و اظهارات مقامات سیاسی ایران نیز است. در این خصوص دبیر کل کانون عالی شوراهای اسلامی ایران، «رحمت الله پورموسی» گفته است: ۷۰ درصد از کارگران ایران زیر خط فقر زندگی میکنند و افزود: ۱۹۹۷۴کارگر به دلیل حوادث ناشی از وضعیت سخت کاری که ساعات کاری آنها بیش از حد متعارف بوده جان خود را از دست دادهاند. «پور موسی» در رابطه با پایین بودن دستمزد و همچنین قدرت خرید کارگران گفته است: نگرانی اصلی کارگران جز تلاش آنها برای تامین زندگی روزمره بیش نیست. چرا که بسیاری از کارگران توانایی تامین نیازهای معمولی زندگی روزانه را ندارد. ايشان نيز افزود: بیش از ۵۰ درصد از درآمد کارگران صرف هزینههای بهداشت و مسکن میشود. به همین خاطر قدرت خرید کارگران در ایران به نسبت ۷۳ درصد کاهش یافته است.
بر اساس آنچه که بالا ذکر شده میتوان گفت، بیش از ۷۰ درصد مردم ایران (بیسوادها، باسوادها، کارمندان و بیکاران) با وجود منابع طبیعی سرشار از قبیل نفت و گاز، همچنان زیر خط فقر قرار دارند و بیش از يک سوم مردم این کشور از فقر شدید رنج میبرند. از سوی دیگر، بیش از نیمی از مردم به نوعی با بیماریهای اجتماعی و مشکلات ناشی از آن، علی الخصوص اعتیاد به مواد مخدر و تجارت آن و جرایم ناشی از این پدیده سروکار دارند. این وضعیت بوضوح تایید کننده نظریه آن تعداد از ناظران که معتقدند رژیم کنونی ایران در مدیریت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشوری ناکارآمد بوده و در واقع شکست خورده است.
کما اینکه استانداردهای بین المللی برای پدیده فقر و فقر شدید تعریف جدا گونه در نظر گرفته است. فقر شدید را به معنای رسیدن انسان به نیاز مبرم و بیچارگی که او را مجبور به سرپیچی از قانون و اعمال تخلف میکند تا از این راه امرار معاش نماید، میداند.
بنابراین، این وضع برای جوامع بشری بسیار خطرناک است و امنیت کشورها را به خطر میاندازد. از سوی دیگر، این امر موجب میشود بسیاری از مجرمان پرورش یابند و انواع باندهای سرقت و قاچاق شکل گیرند که در این باره و بر اساس اظهارات مشاور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی «بایزید مردوخی» آمده است: ۱۰درصد جمعیت کشور زیر خط فقر شدید هستند که در برنامههای پنج ساله باید به محرومترین گروهها بپردازیم. ما امکانات زیادی نداریم تا به همه آرمانهای خود طی پنج سال دست یابیم بنابراین در حوزه زنان به ناچار باید به محرومترین و نیازمندترین قشر آنان توجه کنیم، به خصوص خیلی از زنان در شهرهای مختلف فراری هستند و این امر نگران کننده است.

No comments:
Post a Comment